بیداری اسلامی یعنی حالت برانگیختگی و آگاهی در امت اسلامی که اکنون
به تحولی بزرگ در میان ملتهای این منطقه انجامیده و قیامها و انقلابهایی
را پدید آورده که هرگز در محاسبه شیاطین مسلط منطقه ای و بین المللی
نمی گنجید. (مقام معظم رهبری، اجلاس بیداری اسلامی، 26/6/1390)
وقایعی که با عنوان بیداری اسلامی در کشورهای عربی منطقه اتفاق افتاد، علاوه بر اثرات ژرف و قابل توجهی بر تحولات منطقه ای و بین المللی متاثر از این منطقه حساس جهانی، بسیاری از اصول و مفاهیم حقوق بین الملل را تحت تاثیر قرار داده است که پرداختن به هر کدام از آنها اهمیت فراوانی دارد. در جریان این اتفاقات که در اواخر سال 1389 و در طول سال 1390 در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به وقوع پیوست، حکومتهای خودکامه و طولانی مدت حکام وابسته به غرب، یکی پس از دیگری سقوط کردند. این انقلابات مردمی اعتراضی علیه نظام های استبدادی کشورهای چون تونس، مصر، لیبی، بحرین و یمن است. شعله های این تحولات اولین بار در تونس زبانه کشید و به سایر کشورهای عربی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا سرایت کرد.
حوادث سالهای اخیر در تونس، یمن، لیبی، مصر، اردن، بحرین و همچنین عربستان سعودی نشان از تمایل شدید ملت ها به ویژه ملل اسلامی به وم مشارکت در سرنوشت خود و ایجاد جامعهای مدنی بیش از پیش دارد. حرکت بیداری اسلامی که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از سال 1389 تا کنون با آن موجه هستند، منقطع از گذشته تاریخی آن کشورها نبوده و حرکتی دائمی و مستمر برای دستیابی و ثبات حق تعیین سرنوشت می باشد.
پیشینه اصلی حرکت های اسلامی[1] را باید در تاریخ سرزمینهای اسلامی که تحت تاثیر انواع استعمارها توسط دول غربی و بویژه دولتمردان و حاکمان مستبد آنان دانست. استعمار مادی و معنوی که همه جوانب زندگی آنها را تحت الشعاع قرار داده است. لذا در راستای همین تحولات است که ما شاهد غلبه و برتری خواست ملتهای آزاد بر خواست دولتمردان مستبد بوده و پس از سالها شاهد تکرار اعمال حق تعیین سرنوشت ، منتها «با منشاء مذهبی» در عصر حاضر هستیم (Shalabi, 2003, 41-39). به عبارتی توجه به گذشته فکری و تاریخی جهان اسلام ، برای پیدا کردن مبنا و منشا این جنبش ها خالی از لطف نمی باشد ؛ چرا که در هر جامعه ای وجود انقلاب و جنبش یا هر حرکتی را تا حد زیادی باید به موازات تاریخ و گذشته آن معنا و تحلیل کرد .
درباره این سایت